سخن روز

۱۳۹۸/۰۲/۲۸

هجوم خاموش رسانه ها و سواد رسانه ای



در دنیای امروزی با وجود انواع اخبار و اطلاعات گمراه کننده و جعلی و روش های مختلف پوشش خبری و رقابت های منفی موجود ونیز پیوند رسانه های اجتماعی و رسانه های جمعی و گردش سریع و متقابل اخبار و اطلاعات در آنها، دانستن سواد رسانه ای امری واجب و ضروری برای تمام اتباع یک کشور است.
هجوم خاموش رسانه ها و سواد رسانه ای

سواد رسانه ای چیست؟ سواد رسانه‌ای یک نوع درک متکی بر مهارت است که می‌توان براساس آن انواع رسانه‌ها را از یکدیگر تمیز داد، انواع تولیدات رسانه‌ای را از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد. همچنین سواد رسانه‌ای آمیزه‌ای از تکنیک‌های بهره‌وری مؤثر از رسانه‌ها و کسب بینش و درک برای تشخیص رسانه‌ها از یکدیگر است.

به بیان ساده تر میتوان گفت:

سواد رسانه ای مجموعه ای از مهارت ها و دانشی است که ما به طور فعالانه برای قرار گرفتن در معرض رسانه ها، از آن استفاده می کنیم تا معنای پیام هایی را که رسانه ها ارائه می دهند را بهتر تحلیل و تفسیر کنیم.

در عصر حاضر فضای پیرامونی ما سرشار از رسانه های مختلف و فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی است که به طور فزاینده ای اطلاعات، سرگرمی و آگهی های مختلف را به ما عرضه می کنند. امروزه کودکان در یک محیط چند رسانه ای اشباع شده به سر می برند و به همان اندازه که می خورند و می خوابند، می خوانند و تماشا می کنند. در حال حاضر در خانه های اکثر ما، تلویزیون، رادیو، اینترنت، نشریات و کمپیوتر ها حضور دارند. شاید بتوان از میزان حضور کودکان در معرض رسانه ها کاست، اما به دلیل فراگیر شدن رسانه ها و عجین شدن آن ها در زندگی جدید و نیز عدم توانایی در نظارت و کنترل کامل کودکان و نوجوانان، هرگز نمی توان آنان را از رسانه ها و تأثیرات مختلف آن ها جدا ساخت.
همچنان فرهنگ و جامعه‌ی ما و حتی درک ما از واقعیت، از طریق اطلاعات و تصاویری که از طریق رسانه‌ها دریافت می‌کنیم شکل می‌گیرد. چند نسل پیش خانواده و دوستان قصه‌گویان فرهنگی ما بودند اما امروز تلویزیون، فیلم‌ها، موسیقی، بازی‌ها و اینترنت قوی‌ترین قصه‌گویان هستند. پیام‌های رسانه‌ای افکار، نگرش‌ها و اقدامات ما را تحت تاثیر قرار می‌دهند. ما دوست نداریم به این موضوع اعتراف کنیم اما همه‌ی ما تحت تاثیر تبلیغات، اخبار، موسیقی و سایر اشکال رسانه‌ای قرار می‌گیریم، به همین دلیل رسانه‌ها یک نیروی فرهنگی قدرتمند در جامعه هستند.
تجربه ثابت کرده است که مقابله فیزیکی با امواج رادیویی و کدهاي 0و1 ،نه تنها توفیق چندانی حاصل نکرده است بلکه گاه به شکست هاي جبران ناپذیري انجامیده است. حتی وضع قوانین صرفا محدود کننده به دلیل دشـواري در ضـمانت اجـرا موفقیت چندانی در پیش رو نداشته و ندارد.
یکی از ابزارهاي مقابله با قدرت نرم وجنگ رسانه اي؛ آموزش سـواد رسـانه اي و اولویـت دادن بـه سواد رسانه اي به عنوان مهارتی حیاتی براي شهروندان در قرن 21 است.
سواد رسانه ای افزایش آگاهی افراد نسبت به اشكال مختلف پیام های رسانه ای است که در زندگی با آن ها مواجه هستند. این آموزش به شهروندان کمک می کند تا درك کنند رسانه ها چگونه به بینش ها و باورهای مردم نفوذ می کنند. به فرهنگ های عمومی شكل می دهند و در تصمیم گیری های انسان ها تأثیر می گذارند. آموزش سواد رسانه ای مهارت شهروندان را در برخورداری از تفكری انتقادی و یافتن راه حل هایی خالقانه تقویت می کند به گونه ای که این شهروندان به مصرف کنندگانی خردگرا تبدیل شوند. این آموزش به افراد کمک می کند تا قدرت کنترل بیشتری نسبت به رسانه ها و تعابیر آن ها داشته باشند تا بتوانند تأثیرات مثبت ناشی از آن ها را قوت بخشیده و از تأثیرات منفی آن ها بكاهند.
از چند دهه گذشته، کشورهای زیادی با درك ضرورت آموزش سواد رسانه ای، این نوع از سواد را جزء حقوق شهروندان خود بر شمرده اند. آن ها سعی کرده اند در کنار آموزش مفاهیم سواد رسانه ای، اقتضائات و شرایط بومی کشورشان را نیز در نظر بگیرند.
افراد جامعه باید بر سواد رسانه‌ ای درست به اندازه‌ی سواد خواندن، سواد ریاضی و سواد فناوری تسلط داشته باشند تا بدانند چگونه از وقت خود برای استفاده از رسانه‌های مختلف بهره‌مند شوند.
مرکز تحقیقات سواد رسانه ای اروپا، سه فلسفه برای آموزش سواد رسانه ای مطرح می کند:
·         سواد رسانه ای، آموزشی برای زندگی در دنیای رسانه های جهانی است.
·         قلب سواد رسانه ای، پرسش آگاهانه است.
·         سواد رسانه ای جایگزینی برای سانسور، تحریم یا سرزنش رسانه است.
پیام‌های رسانه‌ای را با استفاده از تکنیک‌های مختلف (مانند زاویه‌ی دوربین، جلوه‌های ویژه، ترفندهای نورپردازی، موسیقی و غیره) می‌توان دستکاری کرد و تاثیر عاطفی آن را افزایش داد. پس قبل از قبول و  بازنشر هر خبر از خود این چند سوال را بپرسید:
1-      کی؟ این خبر توسط چه کسی تهیه شده است؟
2-      برای کی؟ مخاطب این خبر کی است؟
3-      با چی هدفی؟ منظور از تهیه خبر چی بوده است؟

۱۳۹۸/۰۲/۲۱

تقویم قمری در حساب زمان به مشکل مواجه است



تقویم در اصطلاح نجومی، مجموعۀ ‌از اصول و قوانین است که برای تنظیم زمان و تطبیق سال حقیقی یعنی مدت زمان یک دور کامل زمین به دور خورشید، یا سال مجازی یعنی مدت زمانی که انسانها در محاسبهٴ سال و تقسیمات آن در تقویم به کار می‌برند و چگونگی تقسیم آن به بخشهای کوچکتر، جهت انجام امور کشاورزی، مالی، آیینی، اجتماعی، شرعی و انجام فرایض دینی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
واژهٴ تقویم در زبان فارسی با واژه گاهشماری و در شکل مدون آن با گاهنامه مترادف استتقویم و سالنامه بیشتر به محاسبه و نمایش یک‌ دوره یا یک ‌سال گفته می‌شود. در جهان شیوه‌های گوناگونی از گاه ‌شماری رواج دارد
از تقویم قمری هلالی در بسیاری از آیین های اسلامی، از قبیل روزه، حج، تعیین ماه‌های حرام، و غیره  استفاده می‌شود. تقویم هجری قمری سال شماری است که اساس آن چرخش ماه به دور زمین است و سال آغازین آن سال هجرت پیامبر اسلام(ص) است.
تقویم قمری در حساب زمان به مشکل مواجه هست
تقویم هجری قمری از همان ابتدای مهاجرت مسلمانان از مکه به مدینه معمول نشده ‌است بلکه ۱۵ سال بعد از تاریخ هجرت حضرت محمد صلی الله عیله وسلم و در زمان خلافت حضرت عمر بن خطاب، خلیفهٔ دوم مسلمانان به رسمیت شناخته شد. مشهور است که مسلمانان صدر اسلام بنابر پیشنهاد حضرت علی بن ابی طالب (رض) و تصویب خلیفه وقت، هجرت سرنوشت ساز پیامبر اسلام از مکه به مدینه را مبدأ سال قمری قرار داده‌اند. بدین جهت، تاریخ قمری را تاریخ هجری قمری نامیده‌اند.
مبدأ تقویم هجری قمری مانند تقویم هجری شمسی، سال هجرت پیامبر اسلام، حضرت محمد صلی الله علیه وسلم، سال ۶۲۲ میلادی از مکه به مدینه می‌باشد. آغاز هجرت پیامبر اسلام از مکه روز دوشنبه ۱ ربیع‌الاول/ ۲۴ سنبله سال ۱ هجری، برابر با ۱۳ سپتامبر ۶۲۲ میلادی قدیم (ژولیانی)، و ۱۶ سپتامبر ۶۲۲ میلادی جدید (گرگوری) و ورود پیامبر به مدینه روز ۸ ربیع‌الاول همان سال می‌باشد.
ماه‌های تقویم هجری قمری در هر سال ۱۲ عدد بر اساس ماه هلالی است که ۲۹روزه یا ۳۰روزه هستند. ماه هلالی یک دور چرخش کره ماه بر مدار خود مابین فاصله زمانی مشاهده دو هلال ماه است که طول متوسط آن  ۲۹روز و ۱۲ساعت و ۴۴دقیقه و ۲٬۷۸ ثانیه می‌باشد. باتوجه به طول سال قمری حقیقی (مجموع ۱۲ماه هلالی) برابر ۳۵۴روز و ۸ساعت و   ۳۵٬۷۱۲ ثانیه، سال تقویمی آن ۳۵۴روزه (در سال‌های عادی) یا ۳۵۵روزه (در سال‌های کبیسه) است.
این امکان وجود دارد که هلال ماه نو در مکانی بر روی کره زمین، دقایقی بعد از غروب خورشید روز بیست‌ونهم رؤیت شود و در مکان دیگری رؤیت نشود در نتیجه اختلافی یک روزه، در تقویم هجری قمری هلالی محلی کشورهای اسلامی بوجود می‌آید.
تفاوت تعداد روزهای سال قمری و شمسی و کوتاه بودن سال قمری، برای استفاده به عنوان تقویم اداری و رسمی مشکلاتی دارد و همین امر، کشورهای عربی را به استفاده از تقویم میلادی سوق داده است.
تقویم قمری در حساب زمان به مشکل مواجه است؛ چون پدیده های طبیعی که در یک ماه بوجود می آید باید همواره در همان ماه پیش بیایند که در تقویم قمری  این ممکن نیست. مثلا در تقویم هجری شمسی ماه حمل در تمام سال ها مترادف با اول فصل بهار بوده و در آن طبیعت سبز میگردد. اما این موضوع در تقویم قمری صادق نیست.
تقویم قمری از سالی که بتواند فصل‌ها را از هم تفکیک کند عقب می‌افتد. سالش حدود ۱۱ روز از سال شمسی کوتاه تر است و به این خاطر است که رمضان گاهی به  تابستان می‌افتد و زمانی به زمستان. 
 ۳۳ سال قمری با ۳۲ سال شمسی برابر است. به این معنی که اگر شما در تقویم شمسی 32 ساله باشید در تقویم قمری 33 ساله خواهید بود و این موضوع ممکن است در قرار دادها و اسناد طویل المدت و نیز در مالیات مشکل ساز شود.
شاید دلیل استفاده از ماه قمری به عنوان گاه شمار این باشد که در حالات مختلفی که بر انسان عارض می شود مانند سستی ، قوت ، شادی ، حزن و... انسان قادر به انجام شعائر دینی باشد. مثلاً انسان در فصل بهار حالت هایی را دارد که در فصل تابستان ندارد و در زمستان از نظر حالات خود بگونه دیگر است. با توجه به این موضوع ضروری است در هر سال جا به جایی در زمان فصلی اعمال(روزه گرفتن، حج، و...) به وجود آید تا شخص بتواند در حالات مختلف جسمی و روحی تکالیف شرعی را انجام دهد .
 به طور عموم میتوان گفت که تقویم قمری یک تقویم حقیقی نبوده بلکه مجازی می باشد که بر اساس آن امورات اسلامی انجام می یابد. و نمیتوان از آن به منظور تعین زمان استفاده کرد. زیرا تغییرات زمانی محصول گردش زمین به دور خورشید بوده و در نتیجه این نوع حرکت زمین است که سال و فصول بوجود می آید . آشکار است که گردش ماه به دور زمین هیچ تاثیری در تغییرات اقلیمی زمین ندارد.

۱۳۹۸/۰۲/۱۵

هلال ماه چگونه مسلمان شد



هلال ماه چگونه مسلمان شد
در هنر و نشان‌گذاری، هلال یا ماه نو بیش‌تر شکل بدست آمده از جدا کردن یک دایره از یک صفحهٔ گرد است که شکل باقی‌مانده دو کمان دایره‌ای با شعاع های متفاوت است که همدیگر را در دو نقطه قطع می‌کنند.
نماد هلال و ستاره به چندین هزاره پیش از اسلام باز می گردد. تعیین ریشه های دقیق این نماد دیرین سماوی دشوار است اما بسیاری بر این رأی متفق اند که استعمال آن به مردمان آسیای میانه و سیبری باز می گردد که خورشید و ماه و خدایان آسمانی را پرستش می کردند. همچنین گزارش هایی در دست است که نماد هلال و ستاره بازنمایی از تانیت (Tanit) الهه کارتاژها و دیانا  (Diana)، رب النوع یونانی است. مردمی که در شهر بیزانس که بعدها قسطنطنیه و امروزه استانبول نامیده شده می زیستند، نماد ماه هلال را اختیار کردند. شهر یونانی بیزانس سکه با نشان ماه و ستاره در سده چهارم پیش از میلاد ضرب نمود که به عنوان نشان رسمی و دولتی بر روی بیرق شان استفاده می‌نمودند. به هر صورت، هلال ماه دیرزمانی پیش از ظهور حضرت مسیح، نماد شهر بیزانس بود
ماه و ستاره تا ۸ قرن توسط شهر یونانی بیزانس مورد استفاده قرار می‌گرفت تا اینکه بوسیله بیزانسیها پرچم قسطنطنیه گشت.

در حقیقت جامعه نوپای مسلمین نمادی نداشت. در زمان حضرت محمد (ص)، سپاه و قافله های مسلمین برای معرفی هویّت خود ازبیرق هایی ساده به رنگهای سیاه، سرخ یا سفید استفاده می کردند. این رویه با گسترش اسلام همچنان حفظ شد و رهبران و خلفای اسلام همچنان از پرچم های سیاه، سبز یا سفید بدون هیچ گونه علامت، نوشته یا نمادی بر روی آن استفاده می کردند
 احتمالا نشان هلال در برابر نشان صلیب پس از جنگ­های صلیبی، عمومیت یافته است، چرا که کاربرد بسیار زیاد صلیب در جنگ­های صلیبی (۴۸۸ تا ۶۹۰ق برابر با ۱۰۹۵تا ۱۲۹۱م) و اماکن دینی مسیحی، مسلمانان را بر آن داشت تا نشانی شاخص برگزینند و انتخاب نشان هلال نه تنها مسلمانان را دارای نشانی مشخص که تفاوت آنان را با مسیحیان نیز جلوه می­داد، پس از سقوط قسطنطنیه امپراتوری عثمانی نیز در سده دوازده میلادی این پرچم را به عنوان نشانه دولت نگاه داشت. احتمالا عالمان مسلمانان نشان هلال را با تاکید روایات بر رؤیت هلال در آغاز و پایان روزه بر گرفته‌­اند.
 از آنجا که شاهان عثمانی در عین حال عنوان خلیفه مسلمین را داشتند، نزد اروپائیان طرح این پرچم به عنوان نماد اسلام شناخته شد.
اکنون شمار بسیاری از کشورهای اسلامی ماه و ستاره را در نگاره‌های گوناگون به پرچم خود افزوده‌اند. هم اکنون سمبول هلال ماه و ستاره در پرچم کشورهای اسلامی از جمله ترکیه، الجزایر، تونس، لیبیا، مالیزیا، جمهوری آذربایجان و پاکستان نمایان است. نشانهٔ هلال احمر نیز از این تأثیر به کنار نبوده است.
 استفاده از نشان هلال در منابر و مساجد با فتح استانبول (۱۴۵۳ میلادی) ارتباط دارد. چرا که پس از فتح استانبول، گذاشتن هلال بالای مناره مساجد عمومیت یافت و معماران مسلمان دیگر کشورها نیز همان را در ساختمان مساجد و مدارس دیگر استفاده کردند.
سازمان ملل نشان هلال را که در مساجد، مدارس و سازمان­های اسلامی به چشم می‌­آید، نشان ویژه مسلمانان می­‌شمارد.